تفاوت هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد چیست؟
آیا هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد متفاوت هستند یا یکسان؟ کدامیک بهتر است؟ اگر شما یک بازاریاب هستید، این بحثی است که احتمالا قبلاً شنیده اید. هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد در واقع تاکتیک های متفاوتی هستند، اما حقیقت این است که تمایز بین این دو همیشه واضح نیست. آنها میتوانند همپوشانی داشته باشند و اهداف مشترک آنها اغلب به این معنی است که هر دو بخشی از یک استراتژی هستند. در این مقاله به تفاوت هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد میپردازیم.
برای به دست آوردن بالاترین بازگشت سرمایه از تلاشهای هدفگذاری مجدد و بازاریابی مجدد، مهم است که شرایط را جداگانه درک کنید و بدانید که میتوانید هر کدام را بهینه کنید. این چیزی است که ما در این مقاله به آن خواهیم پرداخت.
- هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد هر دو به دنبال جذب مجدد کاربرانی هستند که قبلاً با برند شما تعامل داشته اند.
- هدف گذاری مجدد عمدتاً از طریق تبلیغات نمایشی اتفاق می افتد، در حالی که بازاریابی مجدد از ایمیل استفاده میکند.
- ابزارهای فناوری مرز بین این دو مفهوم را محو کرده اند (مانند تبلیغات نمایشی که مشتریان را از لیست ایمیل هدف قرار می دهند).
- هدف گذاری مجدد برای افزایش آگاهی از برند و به حداکثر رساندن بازگشت سرمایه در بودجه تبلیغاتی محدود موثر است.
- بازاریابی مجدد برای جذب مجدد مشتریان غیرفعال گذشته و تبدیل کاربران سبد خرید رها شده موثر است.
تفاوت هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد
تعیین تفاوت هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد با استفاده از دو عامل کلیدی بسیار موثر است: مخاطب و کانال.
- مخاطب
مخاطبان تلاشهای هدفگیری مجدد کاربرانی هستند که با برند شما تعامل داشتهاند اما هنوز خرید واقعی انجام ندادهاند. آنها ممکن است از وب سایت شما بازدید کرده باشند، محتوای وبلاگ شما را خوانده باشند، شما را در رسانه های اجتماعی دنبال کرده باشند یا روی یک تبلیغ نمایشی کلیک کرده باشند.
از سوی دیگر، بازاریابی مجدد با هدف جذب مشتریان فعلی و گذشته است که قبلاً خریدی انجام داده اند و یا غیرفعال شده اند یا ممکن است به پیشنهادات جدید علاقه مند باشند.
- کانال
هدف گذاری مجدد عمدتاً از طریق تبلیغات نمایشی اتفاق می افتد. برندها میتوانند از یک کد کوچک (به نام کوکی) در وبسایت خود برای ردیابی فعالیت کاربر در زمانی که در سایت شما هستند و پس از خروج در سایر نقاط اینترنت استفاده کنند. بر اساس فعالیت آنها، تبلیغی را به آنها نشان میدهید که با علایق آنها مرتبط است و باعث میشود که احتمال تبدیل آنها بیشتر شود.
به عنوان مثال: اگر کاربر زمانی را صرف مرور یک محصول خاص در وب سایت شما می کند، ممکن است یک تبلیغ با آن محصول به او نشان دهید و حتی یک پیشنهاد تخفیف اضافی برای تشویق او ارائه دهید.
بازاریابی مجدد در درجه اول از طریق ایمیل انجام میشود. از آنجایی که برندها با مشتریان فعلی تماس می گیرند، می توانند از اطلاعات تماس خود برای ارسال پیشنهادات بسیار مرتبط، مانند توصیه های محصول بر اساس خریدهای گذشته، استفاده کنند.
چرا تفاوت هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد خیلی واضح نیست
چند دلیل وجود دارد که تفاوت هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد به عنوان مفاهیم جداگانه بسیار گیج کننده شده است. اول، آنها یک هدف مشترک دارند: جذب افرادی که قبلاً با نام تجاری شما تعامل داشته اند و یا به طور استثنایی احتمال دارد به مشتریان تبدیل شوند. برای برندهایی که این هدف را دنبال میکنند آسان است که خطوط بین دو استراتژی مشابه را محو کنند.
دوم این است که این اصطلاحات به صورت مترادف و متناقض استفاده میشوند. اما مهمترین دلیل پشت مفهوم هدفگیری مجدد در مقابل بازاریابی مجدد این است که ابزارهای فناوری مدرن این دو استراتژی را قادر ساختهاند تا به روشهای جدیدی وارد یکدیگر شوند. مهمتر از همه، توانایی آپلود لیستهای ایمیل در پلتفرمهایی مانند Google Display Network یا Facebook Ads و نمایش تبلیغات هدفمند به مخاطبانی است که معمولاً از طریق بازاریابی مجدد ایمیل با آنها در تعامل هستید. برندها میتوانند فهرستی از آدرسهای ایمیل مشتریان را در Google Ads آپلود کنند.
بین هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد کدام را باید استفاده کنید؟
با توجه به تفاوت هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد هر کدام نقشی در انتقال مشتریان بالقوه به مشتری بالفعل دارند. پس سوال واقعی این نیست که آیا باید از هر دو استراتژی استفاده کنید یا خیر، بلکه این است که چه زمانی باید از هر کدام استفاده کنید.
بیایید نگاهی به سناریوهای خاص ایده آل برای هر استراتژی بیندازیم.
زمان استفاده از هدف گیری مجدد
- آگاهی از برند را افزایش دهید
هدف گذاری مجدد تبلیغات یک راه بسیار موثر برای حفظ برند و محصولات شما برای مخاطبان شماست. این به دو دلیل مهم است. اول، اگر شخصی از وب سایت شما بازدید کرد اما اقدامی نکرد، یک تبلیغ هدفمند مجدد میتواند انگیزه ای باشد که برای خرید نیاز دارد.
دوم، حتی اگر شخصی کاملاً آماده خرید نباشد، تبلیغات هدفمند باعث میشود که او در هنگام خرید محصولات شما را به خاطر بسپارد و آنها را انتخاب کند.
- سرنخ ها را از رقبا بدزدید
یکی از راههایی که میتوانید تبلیغات را دوباره هدفگیری کنید، برای افرادی است که برندها و محصولات مشابه شما را مشاهده کردهاند. با هدف قرار دادن بازدیدکنندگان وب سایت آنها و نشان دادن تبلیغات برای محصولات خود، نسبت به رقبای خود مزیت رقابتی کسب کنید. حتی می توانید برای تشویق مردم به انتخاب محصولات شما نسبت به سایر گزینه ها، تخفیف های ویژه ای ارائه دهید.
- از یک بودجه کم نهایت استفاده را ببرید
اگر بودجه محدودی برای اختصاص دادن به تبلیغات دارید، هدف گذاری مجدد میتواند بیشترین درآمد را برای شما به ارمغان بیاورد.
- فروش متقابل
بازاریابی مجدد به مشتریانی که قبلاً محصولات شما را خریداری کرده اند، فرصتی عالی برای فروش بیشتر (ترغیب مشتریان برای ارتقاء محصولات فعلی) و فروش متقابل (فروش اقلامی که مکمل محصولاتی هستند که مشتری شما قبلاً دارند) را ارائه میدهد.
سخن پایانی
در این مقاله به تفاوت هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد پرداختیم. بیایید آنچه را که درباره هدفیابی مجدد در مقابل بازاریابی مجدد میدانیم، خلاصه کنیم. ما می دانیم که هدف گذاری مجدد برای دستیابی به کاربرانی استفاده میشود که با برند شما تعامل داشته اند، اما خریدی انجام نداده اند. بازاریابی مجدد برای جذب مجدد مشتریان فعلی و گذشته استفاده میشود. هدف گذاری مجدد عمدتاً از طریق تبلیغات نمایشی انجام میشود و بازاریابی مجدد معمولاً از طریق ایمیل انجام میشود.
در حالی که استراتژی ها از نظر فنی متفاوت هستند، آنها یک هدف مشترک دارند: جذب کاربرانی که به احتمال زیاد به مشتری تبدیل میشوند.