اهمیت تغییر فرهنگ سازمانی برای کسب و کارها
هر مدیر کسب و کار که برای تغییر سازمان تلاش کرده است، می‌داند که اجرای تغییر فرهنگ سازمانی چقدر سخت است، به‌ویژه زمانی که به نظر می‌رسد شرکت در یک وضعیت دائمی در حال تکامل است. در عین حال، رهبران می‌دانند که تغییر برای شرکت‌ها برای رقابت و پاسخگویی به نیازهای در حال تحول مشتریان، سرمایه‌گذاران و ذینفعان حیاتی است.
چرا تغییر فرهنگ سازمانی مهم است و اینکه چقدر تغییر فرهنگ به درستی می تواند به طیف وسیعی از نکات مثبت منجر شود؟
تغییر فرهنگ سازمانی چیست؟
تغییر فرهنگ سازمانی فرایند تکامل فرهنگ شما به روشی معتبر است که افراد را درگیر می کند و تیم ها را برای عملکرد مطلوب ترغیب می کند. تغییر فرهنگ سازمانی در مورد تعریف و جاسازی رفتارهای دلخواه و بهبود تجربه کارکنان برای تقویت تعامل، حفظ، روحیه و در نهایت کمک به شما برای دستیابی به چشم انداز و استراتژی است.
در اصل، فرهنگ، مجموعه اصلی ارزش‌ها، چشم‌انداز، هدف و روش‌های کاری که شرکت برای همه کارکنان تعیین و تعریف می‌کند. در شرکت‌هایی با فرهنگ قوی کارمندان می‌دانند که از آنها چه انتظاری می‌رود و از اینکه بخشی از آن هستند احساس غرور می‌کنند.
چرا تغییر فرهنگ سازمانی بسیار مهم است؟
داشتن یک استراتژی و برنامه ارتباطی قوی‌تر می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا فرهنگ خود را برای شکوفایی و رشد تقویت کنند. فرهنگ های عالی به همه اعضای تیم کمک می کند تا بدانند نقش فردی آنها در دستیابی به موفقیت شرکت چیست. رفتارها و انتظارات واضح است و تک تک کارکنان به نحوه کمک کارشان به اهداف کلی شرکت توجه دارند.
با کمک ارتباطات قوی‌تر و استراتژیک‌تر، بسیاری از شرکت‌ها به پیروزی‌های قابل توجهی در تغییر فرهنگ کلی سازمان و روش‌های کار دست یافته‌اند، از جمله:
- افزایش 10 درصدی امتیازات مشارکت کارکنان در یک بازه زمانی یک ساله
- کاهش 50 درصدی نگرانی های ایمنی در طی پنج سال
- بالاترین امتیاز کیفیت و رضایت مشتری که تاکنون برای یک شرکت خاص ثبت شده است
- صرفه جویی در هزینه
چالش های تغییر فرهنگ در محیط کار
دلایل بسیاری وجود دارد که سازمان‌ها برای هدایت مؤثر تغییر فرهنگ تلاش می‌کنند. سه چالش اصلی تغییر فرهنگ سازمانی وجود دارد:
1. همراهی واقعی رهبران در تلاش برای تغییر فرهنگ
چالش بسیاری از شرکت ها، اینرسی رهبران در جدی گرفتن فرهنگ است. جیمز هسکت، پروفسور ممتاز در مدرسه بازرگانی هاروارد و نویسنده اعتقاد دارد که رهبران باید نقش بسیار بیشتری در ایجاد و حفظ یک فرهنگ موفق ایفا کنند.
2. مشارکت صادقانه کارکنان در فرآیند تغییر فرهنگ
در کار ما با بسیاری از شرکت ها در زمینه ابتکارات تغییر سازمانی، دو اشتباه رایج وجود دارد که اغلب به اندازه کافی مورد توجه قرار نمی گیرند. اولین مورد در مورد پذیرش یک تلاش صادقانه برای گوش دادن واقعی به آنچه در ذهن مخاطبان کارمند شماست است. بسیاری از شرکت ها به سادگی به اندازه کافی گوش نمی دهند.
دومین اشتباه رایج این است که شرکت ها با کارمندان شفاف نیستند و یک نمای واقعی از آنچه خارج از دیوارشان اتفاق می افتد ارائه نمی دهند. رهبران نمی‌خواهند کارکنان را در معرض واقعیت‌های اقتصادی یا صنعتی قرار دهند که شرکت با آن مواجه است. با این حال، وقتی رهبران دیدگاهی بیش از حد شفاف از فضای کسب و کار و چالش‌ها ارائه می‌کنند، کارمندان نمی‌توانند موانع پیش رو را درونی کنند و با آنها همدلی کنند.
3. پذیرش اهمیت استراتژی ارتباطی در تغییر فرهنگ
پیامدهای بیماری جهانی کرونا و افزایش گرایش به سمت دورکاری، چالش پرورش فرهنگ قوی کارکنان را سخت‌تر کرده است. رهبران به سادگی فرصت های مهمی را برای جمع آوری بازخورد کارکنان و ایجاد روابط معنادار با اعضای تیم از دست می دهند.