بازاریابی

بازاریابی محتوا چیست و چه مزایایی دارد؟

بازاریابی محتوا یا کانتنت مارکتینگ (Content Marketing) فرآیند انتشار مداوم محتوای مرتبطی است که مخاطبان می‌خواهند برای دستیابی، جذب و تبدیل مشتریان جدید مصرف کنند. کانتنت مارکتینگ مشتری محور است، به سوالات مهم مشتری پاسخ می‌دهد و نیازها و چالش های آنها را برآورده می‌کند.

بازاریابی محتوا به کسب‌ و کارها اجازه می‌دهد با استفاده از کلمات کلیدی که مشتریان استفاده می‌کنند و محتوایی که در وب‌سایت خود مصرف می‌کنند مشتریانی را که هرگز ندیده‌اند را جذب کنند و تبدیل کنند.

موفقیت کسب و کار شما با بیزینس کوچینگ

مفهوم بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا، زمانی که تمام لایه‌های تکنیک‌ها، روندها و احتمالات را از بین ببرید، یک فرصت تجاری است. زیرا ابزاری است که می‌توانید برای رشد از آن استفاده کنید. از آنجایی که کسب‌وکارها برای رسیدن به رشد در یک محیط تجاری چالش برانگیز تلاش می‌کنند، ما شاهد تغییر علاقه و بودجه بیشتر به سمت بازاریابی محتوا به عنوان بهترین انتخاب برای بودجه‌های بازاریابی هستیم.

چیزی که بازاریابی محتوا را نسبت به انواع دیگر بازاریابی متفاوت می کند، ROI و ارزش تجاری است که در طول زمان ارائه می‌کند. کانتنت مارکتینگ به هر کسب و کاری اجازه می‌دهد تا حضور خود را در جستجوی ارگانیک افزایش دهد زیرا بر اشتراک گذاری رهبری فکری تمرکز دارد. با استفاده از سئو و بینش محتوا به عنوان اجزای حیاتی، بازاریابی محتوا به طور فزاینده ای با نیازهای مشتری هماهنگ می‌شود.

با این حال، برای اینکه بازاریابی محتوا کار کند، باید به خوبی اجرا شود. برای بسیاری از شرکت ها، محتوا بر اساس درخواست مدیران به صورت تصادفی منتشر می‌شود. این اعمال تصادفی محتوا از اهداف استراتژیک پشتیبانی نمی کند و اغلب نتایج کمی در قالب کسب و کار تولید می‌کند.

مزیت تجاری بازاریابی محتوای خوب

هنگامی که کانتنت مارکتینگ به خوبی انجام شود با یک استراتژی پشت آن و مرتبط بودن در هر قطعه، مزایای رشد تصاعدی، ایجاد آگاهی و اعتماد از نام تجاری، جلب نظر مشتریان بالقوه و جلب رضایت مشتریان شما، کمک به ایجاد پایگاهی وفادار از طرفداران برند را ارائه می‌دهد.

یکی از عوامل مهم در بازاریابی محتوای شما، ارتباط است. چالش ها و نیازهای مشتری شما چیست؟ این چیزی است که باید در مورد آن بنویسید، نه اینکه برای برند خود تبلیغی تولید کنید. محتوای خوب  نوشته شده و روشنگر، مخاطبان شما را جذب می‌کند و شما را به عنوان یک رهبر فکری معرفی می‌کند.

برعکس، تبلیغات، حتی تبلیغات دیجیتال، منجر به قرار گرفتن بیش از حد و اشباع می شود. شما تلاشی برای ایجاد رابطه با مخاطبان خود نکرده اید. در عوض، شما فقط داستانی در مورد برند خود به عنوان ستاره ثبت کرده اید و جایی برای قهرمان واقعی، یعنی مشتری خود ندارید.

تاثیر کانتنت مارکتینگ بر موفقیت کسب و کار

طبیعی است که از سرمایه گذاری در چیزی که ماهیت فرضی به نظر می‌رسد دلهره داشته باشید. این اعداد چشمگیر را در نظر بگیرید:

  • رشد ترافیک وب: شرکت هایی که وبلاگ دارند به طور متوسط 434 درصد صفحات نمایه شده بیشتری نسبت به آنهایی که ندارند دارند. محتوای بیشتر معادل ترافیک بیشتر است و بازاریابان محتوا 7.8 برابر بیشتر از سال به سال رشد ترافیک سایت منحصر به فرد را شاهد بوده اند.
  • بودجه کمتر اما نتایج بزرگتر: بازاریابی محتوا سه برابر بیشتر از تبلیغات جستجوی پولی سرنخ به دست می آورد. علاوه بر این، اجرای بازاریابی محتوا در مقایسه با هر نوع کمپین دیگری 62 درصد کمتر هزینه دارد.
  •  نرخ تبدیل بالاتر: برندهایی که از بازاریابی محتوا استفاده می‌کنند می‌توانند 6 برابر نرخ تبدیل بالاتری را انتظار داشته باشند.
  • شانس بیشتری برای اینکه برند شما در مقابل چشمان درست قرار بگیرد: 47 درصد از کاربران اینترنت روزانه وبلاگ ها را مطالعه می کنند.
  • خریداران در فرآیند تصمیم‌گیری تمایل به محتوا دارند: 80 درصد از صاحبان و مدیران کسب‌وکار ترجیح می‌دهند در مورد برندها از طریق مقالات به جای تبلیغات بیاموزند.

اعداد دروغ نمی گویند این تنها مجموعه کوتاهی از چیزهایی است که می‌توانید در هنگام ایجاد انگیزه در بازاریابی محتوای خود انتظار داشته باشید.

چرا بازاریابی محتوا مهم است؟

ممکن است در حال حاضر با دقت در محتوای خود تجدید نظر کنید. تغییرات بزرگ اساساً هر صنعتی را مختل کرده است. بازاریابی محتوا چیز جدیدی نیست. در دهه گذشته شهرت یافته است و پذیرش آن به عنوان یک استراتژی حیاتی تقویت شده است. این امر به ویژه در مقایسه با «شکست‌های» بازاریابی سنتی که اکنون بیشتر از تماشای آن نادیده گرفته می‌شود، صادق است.

اکنون، زمین بازی در سطح بالاتری قرار دارد، زیرا یک شرکت مجبور نیست میلیون‌ها دلار در تبلیغات سرمایه‌گذاری کند تا مورد توجه قرار گیرد. آن‌ها می‌توانند به جای آن از بازاریابی محتوا برای ایجاد یک جامعه و ارائه یک چرخش جدید و تازه در مورد مشکلات قدیمی برای مخاطبان خود استفاده کنند.

بازاریابی محتوا اهمیت دارد زیرا مشتریان شما می گویند که این کار را انجام می‌دهد. شاید نه به صورت شفاهی، اما آمار و داده‌های مربوط به میزان مصرف خریداران محتوا این گفته را تایید می‌کند. هیچ کس نمی خواهد به او فروخته شود، بدون توجه به آرایش مخاطب. آنها می خواهند مطلع و درگیر شوند. آنها نسبت به داستانی که به آنها نشان می دهد چگونه بر چالش های خود غلبه کنند، بسیار بیشتر از یک رویکرد خشک و از هم گسیخته که ممکن است با ترس بازی کند، واکنش نشان می دهند.

مهم نیست که اکثر شرکت‌ها سال 2020 را از کجا شروع کردند، اکنون در مکانی منحصر به فرد و جدید هستند. آنها ممکن است همان مشکلات را داشته باشند که با بیماری همه گیر یا مشکلات جدید ترکیب شده است. در هر صورت، آنها همچنان به راهنمایی و کمک نیاز دارند. برند شما می‌تواند این را با محتوایی ارائه دهد که به مشتریان شما در جایی که در حال حاضر هستند نگاه می‌کند و به دنبال راه‌حل برای آنهاست.

معیارهای کانتنت مارکتینگ چیست؟

اکنون که درباره چیستی بازاریابی محتوا بحث کردیم، زمان آن است که در مورد اینکه چگونه می‌توانید عملکرد آن را اندازه گیری کنید صحبت کنیم. هنگامی که یک استراتژی دارید که کلیک ایجاد می‌کند و محتوای باکیفیت و معنی دار را منتشر می‌کنید، باید به این معیارهای عملکرد محتوا توجه کنید.

هنگامی که شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) خود را برای تلاش های بازاریابی محتوا تعریف می‌کنید، با پاسخ به سوال ROI متفاوت است. KPI ها بر جنبه عملیاتی بازاریابی محتوا تمرکز می‌کنند.

برخی از KPI هایی که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از:

  • اندازه‌گیری اینکه چگونه یک کمپین بازاریابی محتوا بر بهره‌وری تیم فروش شما تأثیر می‌گذارد: آیا تیم فروش شما اهداف کمپین را درک می‌کند و چرا می‌تواند به آنها منجر شود؟ اگر در اینجا قطع ارتباط داشته باشید، سرنخ ها به تبدیل شکوفا نمی شوند.
  • درک درصد مشتریانی که توسط بازاریابی ایجاد شده اند: دانستن اینکه چه کسب و کار جدیدی از بازاریابی محتوا به دست آمده است، تأثیر آن را نشان می دهد.
  • زمان رسیدن به درآمد: مدت زمان یک کمپین برای ایجاد علاقه چقدر است؟ اگر زمان طولانی به نظر می‌رسد، به زمینه نیاز دارید (به عنوان مثال، آیا چرخه خرید راه حل شما طولانی است، آیا فوریت را در کمپین خود وارد کرده اید؟).
  • هزینه های جذب مشتری (CAC): محاسبه CAC برای هر کمپین بینش های کلیدی در مورد چگونگی ساده سازی عملیات برای کاهش آن ارائه می‌دهد.

 

امتیاز دهید
مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

59 + = 69

دکمه بازگشت به بالا
بستن