بازاریابی مفهومی یا Contextual Marketing چیست؟
از تلویزیون گرفته تا تلفن های همراه، از بیلبوردهای تبلیغاتی گرفته تا تابلوهای اتوبوس های شهری، اجتناب از تبلیغات و محتوای بازاریابی در اطراف ما تقریبا غیرممکن است. این تبلیغات به نوعی بازاریابی مفهومی یا Contextual Marketing هستند. این روزها اکثر بازاریابان با اهمیت بازاریابی محتوا موافق هستند، اما هنوز نسبت به برخی از جنبهها مانند بازاریابی مفهومی علاقهای نشان نمیدهند. در این مقاله ما قصد داریم مفهوم بازاریابی مفهومی را معرفی کنیم و به استراتژی هایی بپردازیم که میتوانید از آنها برای پیاده سازی آن در راهکارهای بازاریابی کلی خود استفاده کنید.
بازاریابی مفهومی چیست؟
اغلب گفته میشود که محتوا پادشاه است، اما همانطور که در ابتدا نیز ذکر شد محتوا در اطراف ما و در زندگی روزمره ما وجود دارد. به همین دلیل است که بازاریابان و تبلیغ کنندگان باید در لحظه مناسب محتوا را به دست مصرف کنندگان برسانند. ارزش تبلیغات عادی در حال کاهش است، زیرا پیام های زیادی به مصرف کنندگان ارسال میکنند.
Contextual Marketing فرآیند ارائه محتوای بازاریابی مانند پست های وبلاگ، پیشنهادات، ایمیل ها و تبلیغات به مشتریان در زمان و مکان مناسب است. بهترین بازاریابان در بازاریابی مفهومی خود از زمینه مخاطبان، سرنخ ها و مشتریان خود استفاده میکنند. آنها پروفایل های مخاطب و شخصیت های خریدار را بررسی میکنند و از این اطلاعات برای ایجاد کمپین های بازاریابی و تبلیغات موثرتر استفاده میکنند. اکنون که درک اولیه ای از بازاریابی مفهومی داریم، ممکن است از خود بپرسید که تفاوت بین بازاریابی محتوا و بازاریابی مفهومی چیست.
بازاریابی مفهومی در مقابل بازاریابی محتوا
«محتوا» یا «Content» مطالبی است که شما به مشتریان خود ارائه میدهید: پست های وبلاگ، مقالات، پیشنهادات، خبرنامه ها، ایمیل ها، کمپین ها و تبلیغات. «زمینه» یا «Context» نیز به زمان و شرایط پیرامون تحویل این محتوا اشاره دارد.
یک بازاریاب که از زمینه استفاده میکند ممکن است بداند که مشتریانش چه نوع محتوایی را بیشتر دوست دارند، از طریق کدام کانال ترجیح میدهد محتوا را بخوانند و آیا در حال حاضر از راه حل دیگری برای رفع نیازهای خود استفاده میکنند؟
چگونه بازاریابی مفهومی را شروع کنیم؟
پیشنهادات خاصی برای پست ها و صفحات خاص ایجاد کنید
یک راه آسان برای شروع بازاریابی مفهومی این است که پیشنهادهایی ایجاد کنید که ارزش وب سایت شما را افزایش دهد. اگر این پیشنهادات به مشکل خاصی پاسخ دهند که مشتری سعی میکند هنگام بازدید از آن صفحه آن را حل کند، موفقیت چشمگیری کسب خواهید کرد.
پیشنهادات محتوایی را ارائه دهید که بسته به صفحه ای که بازدید میکنند، برای خوانندگان و بازدیدکنندگان وب سایت شما مفید باشد. برای مثال، اگر کفشهای پیادهروی میفروشید و در حال نوشتن یک پست وبلاگی درباره رفتن به یک سفر پیادهروی انفرادی هستید، ممکن است پیشنهادی برای دانلود چک لیست پیاده روی انفرادی ارائه دهید.
CTA را به وب سایت خود اضافه کنید
میتوانید پیشنهادهای شخصیسازیشده را با استفاده از کال تو اکشن به سطح بعدی ببرید. فرض کنید پیشنهادات مختلفی دارید که میخواهید از آنها برای تبدیل ترافیک به مشتریان آینده استفاده کنید. پیدا کردن یک CTA مناسب میتواند آنها را به یک پست وبلاگ هدایت میکند.
با این حال، همه کسانی که از یک صفحه وب سایت شما بازدید میکنند، لزوماً تبدیل به فروشنده نمیشوند. خوشبختانه با CTA های هوشمندانه، میتوانید یک CTA را ارائه دهید که به طور خودکار مشتری را جذب کند.
به عنوان مثال CTA زیر را مشاهده کنید:
فرم های هوشمندانه ایجاد کنید
فرم های هوشمند میدانند که آیا شخصی قبلاً فیلدهای فرم مورد نظر شما را پر کرده است یا خیر. به عنوان مثال، اگر از فرمهای هوشمند استفاده میکنید، بازدیدکنندگان سایت شما هر بار که فرمی را پر میکنند، «نام» و «نام خانوادگی» را نمیبینند در عوض، آنها یک بار به این سوالات پاسخ میدهند.
این به شما کمک میکند هر بار که یک فرم را پر میکنند، بهجای موارد مشابه، اطلاعات جدیدی درباره مشتری جمعآوری کنید. همچنین به شما کمک میکند تا یک تجربه کاربری یکپارچه و شخصی سازی شده ایجاد کنید که از تعاملات قبلی با وب سایت شما به عنوان زمینه استفاده میکند.
سخن پایانی
میتوان گفت که بازاریابی مفهومی یا Contextual Marketing، تکامل بعدی بازاریابی محتوا است. بدون زمینه یا مفهوم، خطر دسترسی به افراد اشتباه در زمان نامناسب را دارید. استفاده از زمینه را در تمام کمپینهای بازاریابی و تبلیغات خود شروع کنید تا شاهد افزایش تصاعدی مشتریان خود باشید.