8 مهارت که در عصر هوش مصنوعی به آنها نیاز دارید

آیا هوش مصنوعی شغل من را خواهد دزدید؟ در چند دهه اخیر، این سوال تقریباً به ذهن هر شاغلی رسیده است، از باریستاها در کافی شاپ ها گرفته تا مدیران پروژه در شرکت ها. به نظر می رسد، برخی از مهارت های غیر فنی وجود دارد که هوش مصنوعی نمی تواند آنها را مدیریت کند. اگر می‌خواهید در این دوره هوش مصنوعی در فضای کاری باقی بمانید باید این مهارت‌ها را توسعه دهید. این مهارت ها نه تنها نسبت به هوش مصنوعی به شما برتری می دهند، بلکه عملکرد کلی کاری و رشد شغلی شما را نیز افزایش می دهند.

مهارت های مورد نیاز برای کار با هوش مصنوعی

اگر از ابزارهای هوش مصنوعی در محل کار استفاده می کنید، در اینجا مهارت هایی وجود دارد که برای استفاده حداکثری از این ابزارها نیاز دارید.

1. کنجکاوی فکری

کنجکاوی فکری میل و تمایل فرد به حفاری عمیق تر از سطح برای یادگیری چیزهای جدید است. به عنوان یک حرفه ای که با ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی کار می کند، این مهارت نرم به شما کمک می کند اطلاعاتی را که ابزار تولید می کند تجزیه و تحلیل کنید و سوالات لازم را بپرسید تا مشخص کنید آیا این اطلاعات می تواند به شما در دستیابی به اهدافتان کمک کند یا خیر.

به عنوان مثال، یک مدیر رسانه های اجتماعی می تواند از ChatGPT بخواهد که یک استراتژی رسانه اجتماعی برای نوع شرکتی که در آن کار می کند ایجاد کند. با این حال، مدیر رسانه های اجتماعی فقط استراتژی تولید شده توسط هوش مصنوعی را آنطور که هست اجرا نمی کند. درعوض، آن‌ها استراتژی پایه را عمیق‌تر بررسی می‌کنند تا بفهمند هر جزء (پلتفرم رسانه‌های اجتماعی، قالب پست و غیره) چه نقشی را ایفا می‌کند و چگونه آن را برای همسویی با محصول(های)، مخاطبان هدف و اهداف شرکت سفارشی سازی کنند.

2. سازگاری

مهم نیست که صنعت شما چیست یا چه نقشی دارید، توانایی انطباق سریع با تغییرات چیزی است که به آن نیاز دارید، حتی زمانی که از هوش مصنوعی در کار خود استفاده می کنید. دنیای تجارت دائماً در حال تحول است، اما هنگامی که یک ابزار هوش مصنوعی برنامه ریزی شود، بدون دخالت خارجی نمی تواند تغییر کند. بنابراین، این به شما به عنوان یک کارمند بستگی دارد که مایل باشید با تغییرات محیط کار سازگار شوید و در صورت لزوم مسئولیت های مختلفی را بر عهده بگیرید.

3. عینیت

یکی از رایج‌ترین تصورات غلط در مورد AI  این است که یک شریک کاری ذاتاً عینی و بی‌طرف است که همه پاسخ‌های درست را دارد. انسان ها ذاتا مغرضانه هستند و ابزارهای هوش مصنوعی که آنها ایجاد می کنند نیز این تعصب را به ارث می برند.

4. درک کل نگر

درک کل نگر درک رابطه بین اجزای یک سیستم کل است. در کسب و کار، یک رویکرد جامع، هر بخش در یک سازمان را به هم متصل می کند و به آنها کمک می کند تا به عنوان یک تیم در جهت دستیابی به اهداف کلی کسب و کار کار کنند. اگر از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده می‌کنید، مهم است که بدانید کار شما چگونه به کل شرکت سود می‌رساند و نحوه کار با تیم‌های دیگر را بدون توجه به اینکه چقدر از شما دور به نظر می‌رسد، مهم است.

5. توانایی نوشتن دستورات خوب

اگر چیزی وجود دارد که ChatGPT به ما یاد داده است، این است که دانستن نحوه نوشتن دستور خوب (آن چیزی که برای تولید محتوا به هوش مصنوعی می دهید)، در کیفیت اطلاعاتی را که از ابزارهای هوش مصنوعی به دست می‌آوریم، تفاوت ایجاد می‌کند.

6. همدلی

ابزارهای هوش مصنوعی می توانند موقعیت را ارزیابی کرده و به آن پاسخ دهند. با این حال، یک انسان باید بهترین راه را برای برقراری ارتباط با دیگران، به ویژه در موقعیت های ناراحت کننده، بیابد. برای مثال، پزشکان ممکن است از هوش مصنوعی برای شناسایی بیماری ها در اسکن استفاده کنند، اما خبر تشخیص سرطان را از طریق تماس رباتیک به بیمار منتقل نمی کنند. با این حال، تنها رشته پزشکی نیست که نیاز به همدلی دارد. تیم های خدمات مشتری در انواع شرکت ها نیز به افراد همدل نیاز دارند.

7. هوش هیجانی

هوش هیجانی توانایی مدیریت احساسات و درک احساسات اطرافیانتان است. کار در یک تیم به این معنی است که افرادی با شخصیت ها و احساسات متفاوت شما را احاطه کرده اند و از آنجایی که هوش مصنوعی خود احساسات ندارد، درک موثر احساسات شما و اعضای تیم برای آن تقریبا غیر ممکن است.

8. تفکر استراتژیک

بسیاری از کسب‌وکارها شروع به خودکارسازی بخش بزرگی از شیوه‌های بازاریابی خود کرده‌اند. به طور کلی این کار مقرون به صرفه است و زمان را برای کارمندان برای انجام کارهای مهم آزاد می کند. با این حال، کارکنان انسانی باید استراتژی کلی را خودشان قبل از خودکارسازی هر بخشی از آن ایجاد کنند.