چگونه مخاطب خود را درک کنید و استراتژی محتوا خود را بر اساس آن تغییر دهید
نکته جالبی وجود دارد که باید در مورد شرکت های B2B و استراتژی های محتوای آنها بدانید. بسیاری از آنها این کار را در سطح پایه و عملکردی انجام می دهند. آنها بر روی آنچه هر بخش از کسب و کارشان نیاز دارد تمرکز می کنند و استراتژی محتوا خود را با این حوزه های خاص تطبیق می دهند. اما نکته اینجاست، بسیاری از آنها استراتژی ای ندارند که کل تجارت را پوشش دهد.
ما در مورد ارتباط با انواع مختلف مشتریان با محتوایی صحبت می کنیم که تماماً در مورد بازاریابی و فروش است. این رویکرد بازی را تغییر می دهد. چرا؟ زیرا مخاطبان امروزی باهوش هستند. خود را آموزش می دهند آنها در سراسر محتوای دیجیتال و کانال های آنلاین هستند. این تغییر نیازها و چالش های جدیدی را ایجاد می کند. اگر استراتژی محتوای قوی و گسترده ای در سطح شرکت ندارید، احتمالاً تا آنجا که می توانید به اهداف اصلی خود نرسیده اید. ما در مورد موارد کلیدی مانند:
- جذب مشتریان جدید
- کسب و کار خود را به صورت ارگانیک رشد دهید
- فروش و بازاریابی خود را سازنده تر (و مقرون به صرفه تر کنید)
- دریافت نوع داده ای که به تصمیم گیری های هوشمندانه و مبتنی بر داده کمک می کند
اولین قدم رشد استراتژی محتوا درک مخاطبانتان است. هنگامی که مشتریان ما این موضوع را به درستی دریافت می کنند، متوجه می شوند که چه چیزی را در استراتژی محتوای خود از دست داده اند.
- درک مخاطبان، استراتژی محتوای شما را از پیامرسانی عمومی به ارتباطات هدفمندی تبدیل میکند که با نیازها و خواستههای خاص آنها همخوانی دارد.
- شناسایی و تقسیمبندی مخاطبان خود به گروههای مجزا یا «مواد تشکیلدهنده محتوا» برای توسعه یک استراتژی محتوایی که نیازهای متنوع را برطرف میکند و تعامل را به حداکثر میرساند، حیاتی است.
- استراتژیهای محتوای مؤثر مستلزم شخصیتهای توسعهیافته است که فراتر از قالبهای اولیه هستند و بینشهای عمیق مخاطبان را برای هدایت ایجاد محتوا در بر میگیرند.
چگونه درک مخاطب استراتژی محتوا شما را تعریف می کند
درک مخاطبان خود فقط یک اصطلاح بازاریابی فانتزی نیست که ما برای هوشمندانه به نظر برسیم. وقتی واقعاً مخاطب خود را بشناسید فقط در تاریکی تیر پرتاب نمی کنید به این امید که به چیزی برخورد کنید. شما دقیقاً همان چیزی را هدف قرار می دهید که مخاطب شما به آن نیاز دارد و می خواهد. حال، چگونه پیام های مناسب را ایجاد کنیم؟ اول از همه، باید گوش دهیم.
- مشکلات آنها چیست؟
- چه چیزی آنها را هیجان زده می کند؟
سپس، از آنچه یاد می گیریم استفاده می کنیم؛ ما استراتژی محتوا خود را متناسب با آنها تنظیم می کنیم. به طور خلاصه، “درک مخاطبان خود” سنگ بنای هر کاری است که ما انجام می دهیم. این چیزی است که استراتژی محتوای ما را هدایت می کند، پیام های ما را شکل می دهد و در نهایت باعث موفقیت ما می شود.
اجزاء و بخش های محتوا
نقطه شروع برای استراتژی محتوا سطح کسب و کار، فهرست کردن هر حوزه است. استراتژی محتوای سطح کسب و کار الزامات عملکردی را بررسی می کند تا فرصت های هم افزایی محتوا، اولویت های محتوا و تصمیمات سرمایه گذاری را تعیین کند. هنگامی که فهرستی از همه مؤلفهها، مخاطبان و شخصیتهای درگیر مشتری جمعآوری میشود، اغلب باعث شگفتی میشود و معمولاً نیازهای نادیده گرفته شده یا کمتر ارائهشده را شناسایی میکند.
مشتری ایده آل
هر گروه باید مشخصات مهم ترین بخش های مخاطب خود را تعریف و مستند کند. این شبیه به ابزار فروش حیاتی، نمایه مشتری ایده آل است. اگر مشخصات مشتری ایده آلی برای خریداران هدف خود ندارید، فوراً این کار را انجام دهید. فقدان یک نمایه مشتری ایده آل مستند، نشانه بلوغ کم یا عدم نظم و انضباط فرآیندی در این کار است.
شخصیت ها
علیرغم همه بحثها و فعالیتهایی که در مورد شخصیتها وجود دارد، ما اغلب منابع ضعیفی برای اطلاعرسانی استراتژی محتوا مؤثر و محتوای با کیفیت برای آنها پیدا میکنیم.
مشکلات و علل کسب و کار
مشکلات تجاری را که محصولات، خدمات یا راه حل های شما نشان می دهد، مستند کنید. با پر کردن شکاف بین چالشهای مشتری و راهحلهای خود، میتوانید محتوایی ایجاد کنید که در سطح عمیقتری خوانده شود و تأثیر واقعی و ارزش آنچه ارائه میدهید را برساند.
نحوه اجرا استراتژی محتوا
درست مانند فرآیند بودجه ریزی کسب و کار، این کار نیز باید در دو سطح انجام شود. ارزیابیهای جهانی و بنیادی که برای اکثر گروههای عملکردی اعمال میشود، ابتدا باید به عنوان یک ابتکار استراتژیک در سطح کسبوکار ایجاد شوند. مثالها عبارتند از:
- مشکلات تجاری خریدار
- فرآیند تصمیم گیری
- مدل های ارزشی
- ارزیابی رقابتی
- بسیاری از عناصر از پنج چارچوب استراتژی دیگر
سپس، پایه های جهانی را می توان در هر سطح عملکردی مورد استفاده قرار داد. گروه های عملکردی و تاکتیکی می توانند تفاوت ها یا عناصر اضافی مورد نیاز خود را شناسایی کنند. استراتژی محتوا باید یک فرآیند مستمر و در حال تحول باشد. یک چارچوب مشترک و پایه قوی هر عملکرد را بر ثبت و مستندسازی بینشهای افزایشی، متغیر و عمیقتر متمرکز میکند. بدون یک چارچوب جامع، فرآیندهای اجرایی خوب و تسهیلات خارجی حرفه ای، سوگیری های داخلی به طور ذاتی نتایج نهایی را تضعیف می کند.
استراتژی محتوای شما به سرمایه گذاری ها و فعالیت های شما در بازاریابی و فروش و همچنین برای توسعه محتوا اطلاع رسانی و هدایت خواهد شد. بر عملکرد و کارایی بازاریابی و فروش تأثیر می گذارد. این بدان معناست که استراتژی محتوای شما بر جذب مشتری جدید، رشد درآمد و هزینههای فروش تأثیر اساسی خواهد داشت.
درک مخاطب: کلید یک استراتژی موفق
واضح است که درک مخاطبان فقط بخشی از استراتژی محتوا نیست، اصل آن است. این بینش عمیق در مورد اینکه مخاطب شما چه کسی است و به چه چیزی نیاز دارد، هر جنبه ای از محتوای شما را، از ایجاد تا اجرا، شکل می دهد. این در مورد همسو کردن محتوای خود با نیازها و ترجیحات در حال رشد مخاطبان است و اطمینان حاصل کنید که هر قطعه ای که تولید می کنید خوانده می شود و باعث ایجاد تعامل معنادار می شود.
به یاد داشته باشید، یک استراتژی محتوایی که ریشه در درک عمیق مخاطبان شما دارد، بیش از این که فقط مؤثر باشد، دگرگون کننده است. این چیزی است که شما را در یک بازار شلوغ متمایز می کند و راه را برای موفقیت و رشد پایدار هموار می کند.